مدتی بعد از کودتای 28 مرداد 1332 افسرانی که عضو حزب توده بودند بازداشت، محاکمه و اعدام شدند. در سال 1335 (دو سال پس از این اعدام‌ها) ترانه ای به نام مرا ببوس از رادیو پخش شد که به زودی تبدیل به ترانه‌ای محبوب شد، در بین مردم شایع شده بود که شعر را یکی از افسران حزب توده پیش از تیرباران، خطاب به معشوقه‌اش، سروده،شعر ترانه و لحن غمبارش هم با چنین روایتی کاملا منطبق بود، آخرین وداع با محبوب:

مرا ببوس، مرا ببوس

برای آخرین‌بار  تو را خدانگهدار که می روم به سوی سرنوشت

بهار ما گذشته، گذشته‌ها گذشته، منم به جستجوی سرنوشت


شکل گرفتن چنین داستانی در معروفیت این ترانه نقش مهمی داشته. اما این داستان ساخته و پرداخته ذهن مردم بود و واقعیت چیز دیگری بود. پرویز خطیبی در کتاب خاطراتی از هنرمندان(صفحات 76 تا 78) روایتی رو نقل کرده که با توجه به آشنایی او با آهنگساز ترانه(مجید وفادار) به واقعیت نزدیک‌تر است. مجید وفادار(آهنگ‌ساز معروف آن سال‌ها)بین سال‌های26و 1327(سال‌ها قبل از کودتا) براساس شعری از حیدر رقابی(متخلص به هاله) این ترانه را می‌سازد و خواننده‌ای به اسم پروانه آن را می‌خواند اما ترانه به اصطلاح نمی‌گیرد(این بخش از نوشته خطیبی شاید دقیق نباشد، این ترانه سال 1335 در فیلم اتهام و توسط پروانه اجرا شده). آهنگ و شعر در ذهن بسیاری از همکاران وفادار مانده بود از جمله پرویز یاحقی(آهنگسار و نوازنده معروف ویلون) که آن را به شدت دوست داشت. روزی یکی از دوستان او به نام حسن گل‌نراقی برای دیدنش به رادیو می رود، یاحقی با ویلون و یک نوازنده پیانو{مشیر همایون شهردار} مشغول نواختن این آهنگ بودند، یاحقی از گل‌نراقی می‌خواهد به آهنگ گوش کند و گل‌نراقی بعد از گوش دادن آن را زمزمه می‌کند. مسئول ضبط برنامۀ موسیقی هم بدون آن‌که کسی بداند آن را ضبط می‌کند و به دست رئیس رسانده و برای سرپرست رادیو می‌فرستند و آن‌ها تصمیم به پخش ترانه می‌گیرند، موضوع را به یاحقی اطلاع می‌دهند او می‌گوید گل‌نراقی از یک خانواده سرشناس مذهبی است و پدرش با کارهای هنری به شدت مخالف است. گل‌نراقی را به رادیو دعوت می‌کنند و در نهایت با اصرار دوستان می‌پذیرد و ترانه به نام "خوانندۀ سرشناس" پخش می‌شود.

روزی که نوار از رادیو پخش شد، تهران یک صدا از آهنگ تازه حرف می‌زد. همه از یکدیگر می‌پرسیدند که این صدای گرم و دلنشین به چه کسی تعلق دارد ولی تمام این سوالات بی‌پاسخ مانده بود. روزها و هفته‌ها گذشت، آهنگ مرا ببوس بنا به تقاضای مردم روزی چندبار از برنامه‌های مختلف پخش می شد. شعرش را علاقه‌مندان از بر کرده بودند و شایع شده بود که این شعر را سرهنگ مبشری، یکی از اعضای شاخه نظامی حزب توده قبل از اعدام سروده است. در حقیقت شعر جنبه‌های انقلابی هم داشت و کلمات آن قابل تفسیر بود.»


سردبیر مجله روشنفکر بعد از مدتی پیگیری می‌فهمد خوانندۀ ترانه شخصی به نام گل‌نراقی است و به واسطۀ یاحقی (و بعد مدتی تلاش و گفتگو)، گل‌نراقی را راضی می‌کنند و یک روز عکس او به عنوان خوانندۀ ترانه منتشر می‌شود، مجله به زودی نایاب و به چاپ دوم و سوم می‌رسد.

در این شماره به نقل از گل‌نراقی و وفادار اشاره شده بود که شاعر ترانه حیدر رقابی بوده و نه سرهنگ مبشری. البته بین مردم هم حرف و حدیث‌هایی پیش آمد از حمله این‌که گزارش را خود دولت تهیه کرده تا افکار مردم را از حادثه تلخ شکنجه و اعدام افسران حزب توده منحرف کند در حالی که واقعیت همانی بوده که در مجله منتشر شده بود.


گل نراقی گویا یک ترانه دیگر هم اجرا کرد اما ترجیح داد موسیقی را ادامه ندهد و با ترانه مرا ببوس در خاطرۀ جمعی مردم بماند. حسن گل‌نراقی 25 سال قبل(مهر 1372) در تهران درگذشت.


لینک دانلود


نذار خاموشی جون بگیره

ترانه‌های خاطره‌انگیز (1): مرا ببوس

قطار آشنایی/ ایستگاه جدایی : نگاهی به فیلم عاشق شدن(1984)/ برخورد کوتاه(1945)

ترانه ,گل‌نراقی ,مرا ,مردم ,هم ,ببوس ,مرا ببوس ,آن را ,حزب توده ,به نام ,شده بود

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

بهترین بازیها برای تمام پلتفرم ها Extra15 شرکت حسابداری و حسابرسی ویرا درب اتوماتیک , راهبند , درب اتوماتیک شیشه ای حفاظ باغ وبلاگ شخصی رضا کوهی شوریجه کارشناس حقوقی لالایی برندهای ماشین مِهروَرزی با همه آیینِ ماست!